Web Analytics Made Easy - Statcounter

پایگاه خبری جماران: یک کارشناس مسائل افغانستان با اشاره به اینکه طالبان زیر بار «آزادی های مدنی»، «حقوق زنان»، «آزادی رسانه ها» و انتخابات نمی رود، گفت: از قبل معلوم بود که تلاش های ایران برای نزدیک کردن این دیدگاه ها به جایی نمی رسد و طالبان حرف خودشان را می زنند، مقاومت هم حرف خودش را می زند و در نهایت نمی توانند فصل مشترکی پیدا کنند برای اینکه ساختار قدرت به چه شکلی باشد و فراگیری به چه معنا است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

مشروح گفت و گوی خبرنگار جماران با پیرمحمد ملازهی را در ادامه می خوانید:

جبهه مقاومت ملی افغانستان پس از دیدار با مقامات طلبان در تهران بیانیه صادر و اعلام کرده اند که این دیدار هیچ نتیجه ای نداشته و طالبان بر ادامه وضع موجود تأکید کرده است. تحلیل شما از این دیدار و بیانیه ای که پس آن صادر شده چیست؟

واقعیت این است که نگاه طالبان نسبت به مسائلی که جبهه مقاومت پنجشیر، یعنی احمد مسعود و اسماعیل خان، مطرح کرده اند نگاه متفاوتی است با آنچه که دیگران در این زمینه فکر می کنند. مثلا اینها مطرح می کنند که باید دولت فراگیر به وجود بیاید. طالب معتقد است که همین دولت فراگیر هست؛ از دید طالبان یکی دو نفر وزیر تاجیک و یک وزیر ازبک هست و در سطوح معاون و مدیرکل هم از اقوام و مذاهب مختلف از جمله هزاره گذاشته اند. از دید آنها این کفایت می کند که این دولت فراشمول به حساب بیاید.

بحث های دیگری که جبهه مقاومت مطرح می کند از قبیل «آزادی های مدنی» و «حقوق زنان» و «آزادی رسانه ها» اصلا در ذهنیت طالب وجود ندارد. طالبان یک نگاه ایدئولوژیک به مسائل دارند و همه چیز را در چهارچوب شریعتی که خودشان درک می کنند قرار می دهند و خارج از آن را انحراف از اسلام می دانند و زیر بارش نمی روند.

 

تلاش های ایران برای نزدیک کردن این دیدگاه ها به جایی نمی رسد

 

لذا به نظرم می آید که از قبل معلوم بود که تلاش های ایران برای نزدیک کردن این دیدگاه ها به جایی نمی رسد و طالبان حرف خودشان را می زنند، مقاومت هم حرف خودش را می زند و در نهایت نمی توانند فصل مشترکی پیدا کنند برای اینکه ساختار قدرت به چه شکلی باشد و فراگیری به چه معنا است. ولی به نظر من این دیدار یک گام درست بود. برای اینکه حداقل طرفین به شکل چهره به چهره حرف ها و انتظارات همدیگر را شنیدند و راه باز شده برای اینکه در شرایطی دیگری احتمالا این دیدارها از سر گرفته شود و مقداری شرایط بهتر شود.

 

مشکل طالبان شناسایی منطقه ای و بین المللی است اینکه اقتصاد مشکل دارد و فاجعه انسانی پیش می آید را به خدا وصل می کنند  

 

مشکل طالبان شناسایی منطقه ای و بین المللی است و خیلی دنبال چیز دیگری نیستند. اینکه اقتصاد مشکل دارد و فاجعه انسانی پیش می آید را به خدا وصل می کنند. یکی از رهبران طالبان گفت که ما کجا به شما مردم وعده نان دادیم؟! نان دست خدا است و به هرکس بخواهد می دهد. یعنی یک نوع جبرگرایی در ذهنیت آنها وجود دارد و بر این اساس من فکر نمی کنم که با مخالفین به توافق برسند. چون ساختار قدرتی که مخالفین انتظار دارند با ساختاری که طالبان می خواهند محقق کنند کاملا متضاد است.

طوری که از صحبت های مخالفین بر می آید، هرچند که صریح نمی گویند، ولی پدرام می گوید که باید کشور فدرالی اداره شود تا بتوان جنگ و این مشکلات را مدیریت کرد. طلب زیر بار فدرالی شدن نمی رود. معلوم است که آنها یک حکومت متمرکز قدرتمند می خواهند؛ آن هم به شکل انحصاری که ابتکار عمل در دست خودشان و قومیت باشد. اگر بخواهند بقیه قومیت ها را در ساختار قدرت بپذیرند در حد کارگزار می پذیرند؛ نه در سطحی که تصمیم گیر باشد.

 

انتخابات از دید طالبان منتفی است

 

یکی از چیزهایی که جبهه مقاومت مطرح کرده «انتخابات» است. بر اساس تحلیل شما طالبان زیر بار انتخابات هم نخواهد رفت؟

واقعیت این است که انتخابات از دید آنها منتفی است. ولی به هر حال طالب می خواهد در همین دنیا زندگی و حکومت کند. یکی از راه هایی که چرخش قدرت به نوعی سالم تر امکان پذیر باشد، انتخابات است. انتخابات در کشورهای اسلامی دیگر پذیرفته شده و هر کدام از کشورها به هر حال مجلسی دارند. لذا این امیدواری هست که آن بخش طالبان که به خط و ربط های بین المللی آگاهی بیشتری دارد، که معمولا در شورای کویته متمرکز هستند، در موقعیتی قرار بگیرند تا شریعت حقانی که انتخابات را خلاف شرع می داند قانع کنند که یک قانون اساسی جدید و انتخاباتی که بشود گفت نگاه مردمی هم در آن لحاظ شده به وجود بیاید.

ولی در تفکر طالب انتخابات را یک چیز غربی می دانند و با فلسفه اسلامی در تضاد حس می کنند. آنها معتقد نیستند که می توان با انتخابات چرخش قدرت ایجاد کرد و هرکسی در انتخابات پیروز شد، حق اعمال قدرت دارد. تفکر آنها خلافت گرا است و امیرالمؤمنین هرچه بگوید همان است و خارج از آن اصلا شرعی نیست. اما من فکر می کنم یواش یواش وقتی ببینند قدرتشان دچار مشکل است دنبال راه حل بروند و یکی از این راه حال ها استفاده از تجریبات کشورهای دیگر اسلامی است.

 

الآن فصل زمستان است و در افغانستان کوهستانی اصلا نمی شود جنگ را ادامه داد. اما از فصل بهار که هوا مساعد شود، جبهه پنجشیر فعال خواهد شد

 

جبهه مقاومت در انتهای بیانیه اعلام کرده که به مبارزه و مقاومت ادامه می دهد. به نظر شما این مقاومت تا چه زمانی ادامه دارد و آیا می تواند باعث دو دسته شدن و یا حتی جنگ داخلی در افغانستان شود؟

الآن فصل زمستان است و در افغانستان کوهستانی اصلا نمی شود جنگ را ادامه داد. اما از فصل بهار که هوا مساعد شود، به نظرم می آید که جبهه پنجشیر فعال خواهد شد. اما اگر جبهه پنجشیر بتواند به سایر مناطق افغانستان تسرّی پیدا کند و ولایت های دیگر را هم درگیر مخالفت با طالبان کند، به خصوص اگر بتوانند نیروهای پشتونی که با طالبان در تضاد قرار دارند را با خودشان هماهنگ کنند، به نظرم می آید جبهه پنجشیر این توان را دارد که یک حرکتی را رهبری کند.

این نگاه مثبت نسبت به پنجشیر وجود دارد که احمد شاه مسعود، پدر احمد مسعود، در دو مقطع توانست این منطقه را حفظ کند. یکی زمانی بود که شوروی حمله کرد و سعی داشت پنجشیر را از دست احمد شاه مسعود در بیاورد ولی آنجا شکست خوردند و عقب نشینی کردند؛ یکی هم در دوره اول قدرت طالبان که بعد از اینکه کابل را گرفتند. در واقع پنجشیر از آن زمان به اسطوره مقاومت تبدیل شد. ولی طالبان این دفعه قاطعانه عمل کردند؛ خودشان بودند، پاکستانی ها کمک کردند و توانستند مرکز پنجشیر را به تصرف درآورند و رهبر آنها هم در تاجیکستان مستقر شده است.

برداشت من این است که اگر طالبان به طرف انحصار قدرت بروند و انتظارات دیگران را برآورده نکنند، احتمال گسترش مخالفت با طالبان وجود خواهد داشت و اگر این مخالفت جنبه قومی به خودش بگیرد، متأسفانه به جنگ داخلی منتهی خواهد شد و شمالی ها با گروه های غیر پشتون به ائتلاف خواهند رسید و علیه طالبان وارد جنگ می شوند و طالبان به پشتوانه پشتون وارد جنگ می شوند. نتیجه اش یک جنگ داخلی است که ممکن است به پیروزی هیچ کدام منجر نشود ولی عملا افغانستان را به دو بخش خراسان و پشتونستان تقسیم می کنند.

منبع: جماران

کلیدواژه: افغانستان سهام عدالت لیگ برتر لیگ قهرمانان مقدماتی جام جهانی واردات خودرو ویروس کرونا طالبان جبهه مقاومت ملی افغانستان مذاکره طالبان با جبهه مقاومت مذاکره تهران طالبان و انتخابات افغانستان سهام عدالت لیگ برتر لیگ قهرمانان مقدماتی جام جهانی واردات خودرو ویروس کرونا جبهه مقاومت ساختار قدرت جبهه پنجشیر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۱۱۴۸۸۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

انصراف قالیباف از نمایندگی مجلس جدی است؟ /برنامه ریزی ۵ ساله برای ورود به انتخابات ۱۴۰۸ /دولت رئیسی علیه قالیباف دست به کار شد

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، هاتف صالحی، روزنامه‌نگار و چهره اصولگرای نزدیک به طیف قالیباف با روزنامه هم میهن گفتگویی داشته که بخش هایی از آن را می خوانید؛

*‌چرا قالیباف برای ورود به مجلس در انتخابات ۱۴۰۲ با جبهه پایداری ائتلاف کرد؟ به نظر شما این ائتلاف پس از انتخابات هم ادامه خواهد داشت و فراکسیونی در مجلس با حضور شورای ائتلاف نیروهای انقلاب و پایداری شکل می‌گیرد؟

برخی رفتارها پراگماتیسمی است که متناقض به نظر می‌رسد اما در ساحت سیاست یک امر مرسوم و طبیعی است. یکی از اصلی‌ترین شاخصه‌های جبهه پایداری، مخالفت با محمدباقر قالیباف است. قالیباف هم تاکنون سر سازگاری با جبهه پایداری نداشته است. اما در انتخابات مجلس ۱۴۰۲ این دو با هم ائتلاف کرده و لیست واحدی را تشکیل دادند. اگر جبهه پایداری رویکرد ایدئولوژیک دارد چرا این اتفاق افتاد؟

جبهه پایداری در سال‌های اول (۱۳۹۰) که از احمدی‌نژاد جدا شد جزوه‌ای به نام «استقامت در منطقه ممنوعه» را منتشر کرد. اما جبهه پایداری نتوانست به این استقامت پایدار بماند. جبهه پایداری بر این عقیده بود که هر کسی را در حلقه خود نپذیرد و بر این عقیده‌ است که علی لاریجانی، حسن روحانی، محمود احمدی‌نژاد و به‌ویژه قالیباف را نپذیرد.

قالیباف از دید جبهه پایداری یک تکنوکرات غیرانقلابی است. در این سال‌ها هم تخریب قالیباف توسط این جریان انجام شد. اما برای رسیدن به پیروزی در میدان انتخابات گاهی لازم است که با دشمن هم ائتلاف شود که به‌عنوان پراگماتیسم شناخته می‌شود و مماس با اپورتونیسم (فرصت‌طلبی) است. رفتار جبهه پایداری در طول این سال‌ها فرصت‌طلبانه بوده است.

پراگماتیسم (عملگرایی محض) و اپورتونیسم (فرصت‌طلبی) نسبتی با مبانی ایدئولوژیک جبهه پایداری و استقامت در منطقه ممنوعه ندارد و این نشان می‌دهد جبهه پایداری از مبانی و ارزش‌های اولیه خود دور شده است. چراکه قالیباف عوض نشده و اتفاقاً طی سال‌های ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۲ بیشتر از مبانی جبهه پایداری دور شده است.

*‌قالیباف چرا تن به ائتلاف با جبهه پایداری داد با وجود آنکه می‌دانست این طیف او را تخریب کرده است؟

این کیاست قالیباف بود. او در تعامل با جبهه پایداری، دشمن یک دهه اخیر خود را به یک دوست تاکتیکی تبدیل کرد.

*‌قالیباف مجبور است برای حفظ ریاست در دوره آینده مجلس با تندروهایی بر سر میز مذاکره بنشیند که او را در انتخابات مجلس در سال ۱۴۰۲ و پس از آن تخریب کرده‌اند. شما این مذاکرات را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

به نظر من قالیباف دو رقیب اصلی و جدی دارد؛ یکی جبهه رادیکال نوپدید در مجلس دوازدهم و دیگری دولت سیزدهم. من اصلاح‌طلبان را رقیب قالیباف نمی‌دانم. یقیناً طیف میانه‌رو و معتدلان راه‌یافته به مجلس دوازدهم قالیباف را دشمن خود نمی‌دانند و براساس پراگماتیسم مجبورند بین قالیباف با افرادی مانند ذوالنوری، رسایی، آقاتهرانی و... قالیباف را ترجیح دهند. قالیباف باید حلقه خود را با جبهه رادیکال نوپدید در مجلس دوازدهم تنظیم‌ کند و با دولت سیزدهم مواجهه تعادل‌بخشی را در پیش بگیرد.

*‌چرا حامیان دولت سیزدهم رقیب جدی قالیباف محسوب می‌شوند؟

قالیباف برسر دوراهی گیر کرده بود و اتاق فکر او به این نتیجه رسیدند که در صورت شرکت در انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۴، نباید در انتخابات مجلس ۱۴۰۲ شرکت کند و فرصت را برای سامان‌بخشی سرمایه اجتماعی خود هزینه کند. در غیراین‌صورت باید برای کسب کرسی ریاست مجلس وارد انتخابات مجلس ۱۴۰۲ شده و فاتحه ریاست‌جمهوری را برای ۴ سال می‌خواند.

تصمیم این بود که قالیباف همچنان رئیس مجلس باقی بماند و اگر قرار است کاندیدای ریاست‌جمهوری شود، در سال ۱۴۰۸ وارد این کارزار شود اما جریانی که دولت سیزدهم را در دست دارند، به‌نوعی موتلف با قالیباف بودند چراکه قالیباف در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۱۳۹۶ به احترام آقای رئیسی کنار کشید و در انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ نیز به احترام رئیسی وارد انتخابات نشد. اما دولت قدردان این اقدام قالیباف نبوده، او را دیگری دانستند و تمام تلاش خود را می‌کنند تا قالیبافِ رئیس تضعیف‌شده‌ی مجلس دوازدهم باشد و احتمال ورود قالیباف به رقابت ریاست‌جمهوری ۱۴۰۴ را به صفر برسانند. به همین دلیل است که دولت از جبهه پایداری پشتیبانی می‌کند.

*‌مگر جبهه پایداری در انتخابات مجلس با قالیباف ائتلاف نکرده است؟

جبهه پایداری در انتخابات با قالیباف ائتلاف کرد اما به محض اتمام انتخابات مجلس، در زمین قالیباف بازی نکرد و به رقیب قالیباف برای کسب کرسی‌های مجلس تبدیل شد. این به دلیل آن است که رفتارهای پراگماتیسم کوتاه‌مدت و غیرقابل تحلیل است. در حقیقت نگاه‌ها بلندمدت و ایدئولوژیک نیست بلکه زودگذر است برای کسب هدف‌های حداکثری. قالیباف باید مراقب رفتارهای جبهه نوپدید رادیکال‌ها باشد، چراکه رقیب اصلی قالیباف است. این جبهه در ماه‌های آینده منتقد قالیباف و همچنین دولت ابراهیم رئیسی می‌شود.

*‌با این تفاسیر قالیباف می‌تواند با جبهه نوپدید بر سر ریاست مجلس ائتلاف کند؟

کاری بسیار سخت است. با این وجود نگاه معتدلان و عقلای مجلس به ریاست قالیباف مثبت است. سایر ارکان حاکمیت نیز ریاست مجلس قالیباف را به ریاست تندروها ترجیح می‌دهند چون قالیباف قابل کنترل و مدیریت است که رفتارهایی قابل پیش‌بینی دارد. اما جبهه پایداری غیرقابل پیش‌بینی است و تصمیمات یک‌شبه اتخاذ می‌کند. اگر رئیس مجلس از این طیف باشد، دود آن به چشم مجلس، مردم و حاکمیت می‌رود. این انتخاب بین بد و بدتر است و عقل حکم می‌کند که «بد» را انتخاب کنند.

*‌بعضی از افراد با جبهه پایداری و لیست شانا وارد مجلس نشدند، بلکه با حمایت امنا و رائفی‌پور به بهارستان رسیدند. این افراد چه رویکردی را در رابطه با قالیباف در پیش خواهند گرفت؟

در ادبیات سیاسی امروز کشور مراد از جبهه پایداری صرفاً تشکیلات سیاسی نیست، بلکه تفکر پایداری است. این همان تفکر رادیکال نوپدید در ساحت سیاست جمهوری اسلامی ایران است که قواره‌ای ندارد و مشمول رفتارها، نگرش‌ها و تصمیم‌های پارادوکسیکال است. بنابراین این افراد هم جزو پایداری محسوب می‌شوند و از لحاظ تفکری مماس با جریان پایداری قرار می‌گیرند. همان خطری که قالیباف از جانب جبهه پایداری حس می‌کند از سوی این افراد هم احساس می‌شود.

از نظر قالیباف تمام این افراد یک جریان هستند بنابراین باید تقابل تنظیم‌گر یا مواجهه تعادل‌بخش با این افراد داشته باشد. یعنی وارد دعوا با آنها نشود و تقابل آشکاری نداشته باشد. زمان انتخابات ۱۴۰۲ بی‌تقوایی‌هایی در عرصه رسانه انجام و اسنادی منتشر شد و حاکی از آن است که ساحت سیاست (رفتارهای سیاست‌ورزی منتهی به انتخابات) در شرایط کنونی کشور ناپاک و آلوده است و اخلاق‌مدارانه نیست.

*‌قالیباف در دوره دوازدهم چهارمین منتخب تهران است؛ آن‌هم در انتخاباتی که مشارکت در حداقل خود قرار داشت. قالیباف بدون داشتن پشتوانه مردمی می‌تواند مطالبات آنها را دنبال کند؟

اگر قالیباف تغییری در رویکرد خود در قبال مردم نشان دهد شکی نیست که مورد اقبال مردمی قرار می‌گیرد.

*‌اگر این تغییر را در رویکردش ایجاد کند چطور تندروها را از خود راضی نگه می‌دارد؟

سختی کار همین است. قالیباف باید طوری رفتار کند که با مشکل مواجه نشود.

*‌اما این پروسه بلندمدت است و به انتخاب ریاست مجلس دوازدهم نمی‌رسد.

بله. این پروسه بلندمدت است و راهی برای ورود به ریاست‌جمهوری ۱۴۰۸ است. موضوع این است که وجاهت شخصی (با افشاگری‌های جبهه پایداری در انتخابات مجلس) و آینده سیاسی قالیباف در معرض خطر است. بنابراین قالیباف باید تکلیف خود را مشخص کند. قالیباف در این دو ماه (تا انتخابات ریاست مجلس دوازدهم) می‌تواند تنها نظر معتدلان و اصلاح‌طلبان راه‌یافته به مجلس را جلب کند و راه سختی در این خصوص ندارد.

*‌به نظر شما قالیباف می‌تواند ریاست مجلس را به دست آورد؟

من ریاست قالیباف در مجلس دوازدهم را تقریباً قطعی می‌دانم. اما تمام سعی جبهه پایداری و دولت این است که قالیباف رئیس مجلس نشود اگر هم به ریاست رسید، رئیس مجلس تضعیف‌شده‌ای باشد تا خطر قالیباف در انتخابات ریاست ۱۴۰۴ را کاهش دهند تا به‌عنوان رقیب مقتدری مطرح نشود. قالیباف خطری بالقوه برای ابراهیم رئیسی محسوب می‌شود چراکه شرایط ریاست‌جمهوری را دارد و همیشه دوست داشته که سکان ریاست‌جمهوری را به دست بیاورد.

*‌اگر قالیباف در دوره دوازدهم رئیس مجلس نشود، به‌عنوان یک نماینده چه رویکردی را در پیش می‌گیرد؟

اگر فرض کنیم قالیباف رئیس مجلس دوازدهم نشود و به‌طور ناپلئونی این کارزار را ببازد؛ قالیباف نماینده مردم تهران در مجلس می‌شود و باید ۴ سال درگیر راهروهای مجلس شود. آیا قالیباف این شرایط را می‌پذیرد؟ قطعاً خیر. شکی نیست که قالیباف از مجلس انصراف می‌دهد و آماده انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۸ می‌شود.

*‌یعنی ۵ سال در هیچ مسئولیتی به کار گمارده نمی‌شود؟

به هر حال او در یکی از نهادهای حاکمیتی مانند ستاد اجرایی فرمان امام (ره)، بنیاد مستضعفان یا مراکز دیگر حاکمیتی مسئولیت قبول می‌کند و در این ۵ سال فرصت دارد تا سرمایه اجتماعی خود را افزایش دهد و برای حضور در انتخابات ۱۴۰۸ آماده شود.

۲۷۲۱۸

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903031

دیگر خبرها

  • طالبان:حضور در «او.آی.سی» آغازی برای تعامل با جهان اسلام است
  • معین وزارت اقتصاد طالبان: در دوران جمهوریت «فساد» به فرهنگ تبدیل شده بود/ به عنوان فردی «شیعه» با صلاحیت کامل در ساختار امارت اسلامی مشغول هستم
  • واگذاری تعیین دستمزد کارگران به مجلس منتفی شد | دولت بر رعایت اصل سه‌جانبه‌گرایی در تعیین حقوق کارگران تاکید دارد
  • رادان: حجاب را بگیرند، وطن و دین هم نیست می‌شود | درد بی‌حجابان اقتصاد نیست | آن‌ها که مشکل اقتصادی دارند پشت این دولتند
  • مقام نظامی لبنانی: حمله احتمالی به رفح جبهه‌های مقاومت را شعله‌ورتر خواهد کرد
  • لزوم ورود حوزه علمیه به عرصه درختکاری و حفظ منابع طبیعی
  • تأکید سازمان همکاری اسلامی بر حق تحصیل دختران در افغانستان
  • انصراف قالیباف از نمایندگی مجلس جدی است؟ /برنامه ریزی ۵ ساله برای ورود به انتخابات ۱۴۰۸ /دولت رئیسی علیه قالیباف دست به کار شد
  • (ویدئو) زن افغان فعال حقوق بشر زلمی خلیلزاد را غافلگیر کرد
  • مسائل بشردوستانه نباید با سیاست گره بخورد